تـمام غصه ها از همان جایی آغاز می شوند که ترازو بر می داری و می افتی به جان دوست داشتنت .
انـدازه مـی گـیـری !
حسـاب و کـتـاب مـی کـنـی !
مقـایـسـه مـی کـنـی !
و خدا نـکـنـد حسـاب و کـتـابـت بـرسـد بـه آنـجـا کـه زیـادتر دوستش داشته ای ، کـه زیـادتـر گذشـتـه ای ، که زیـادتـر بـخـشـیـده ای ،به قـدر یـک ذره ،یک ثانیه حتی !درست از همانجاست که توقع آغاز می شود و توقع آغاز همه ی رنج هایی است که به نام عشق می بریم…!
نظرات شما عزیزان: